LOADING

Type to search

انقلاب ذهن و روح

GB Geo-Blog

انقلاب ذهن و روح

مقاله زیبایی از ابراهیم نبوی تحت عنوان « راه ابریشم اینترنت » را می‌خواندم. در این مقاله نويسنده با بازگشت به دوران شاه عباس صفوی توضيح می‌دهد که کشتی سازی و باز شدن راه‌های دریایی مسیر تجارت جهان را عوض کرد و سبب شد مسافران بي‌شماري كه از سراسر جهان براي حمل كالاهاي تجاري خود به چين و هند از ايران عبور مي‌كردند مسير خود را تغيير دهند. ایران فرهمند كه از آن به بعد دیگر چهار راه عبور کالا و اخبار و فرهنگ نبود به تدریج منزوي شد. نويسنده سپس می‌افزايد:«ایرانیان در آن زمان متوجه اين واقعيت نشدند، تنها زمانی به آن پی ‌بردند كه جهان غرب پیشرفت كرده بود و ایران همچنان در انزوا باقي مانده بود. جنگ‌های ميان ایران و روسيه، دوبار منجر به شکست ايرانيان شد، و این دو شکست همگان را به تفكر واداشت: چرا ما هر روز عقب‌تر می‌رویم؟ در سال 1286 میرزا یوسف خان مستشارالدوله رساله‌ي ” یک کلمه” را در پاریس نوشت و همین سؤال را مطرح کرد: چرا فرنگ پیشرفت کرده در حالي‌كه ايران هر روز عقب‌تر مي‌رود؟ به عقيده‌ي او پاسخ آن يك کلمه‌ي گمشده ” قانون” بود.» ابراهیم نبوی در پايان مقاله‌اش چنین نتیجه می‌گیرد : قسمت اعظم جنبش اخیر ایران در ذهن و روح مردم اتفاق می‌افتد. پي بردن به اهميت قانون، بخشش، مسالمت‌جویی از عوامل اجتناب ناپذيرند. آزادی دینی و فکری حق انسان است. حق زيستن/بودن را به مخالفان خود نيز بدهيم.

نکتۀ بسیار مهم و ظریفی كه در این جمله نهفته است من را بر آن داشت تا مفهوم انقلاب ذهن و روح را با ديد عميق‌تري بررسي كنم.

با كاوش در روند انقلاب‌های بزرگ جهان، مي‌توان نابسامانی‌ها و بی‌ثباتی‌هايي را كه معمولاً به‌همراه دارند مشاهده‌ كرد. استحکام و ثبات ارمغان انقلاب افکار و اذهان است، از اين‌رو برخلاف انقلاب از نوع اول، انقلاب افكار به مرور زمان روي مي‌دهد. نگاهی به انقلاب کبیر فرانسه، که بی شک بهترین شاهد این گفته است، ما را به درك اهمیت انقلاب از نوع دوم رهنمون مي‌كند.

انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 میلادی روي‌ داد. از آن تاریخ تاکنون، یعنی درمدت 220 سال، کشور فرانسه بیش از دوازده بار رژیم حکومتی خود را تغییر داده است: از پادشاهی به جمهوری، از جمهوری به امپراطوری، از امپراطوری به پادشاهی، از پادشاهی به امپراطوری، از امپراطوری به جمهوری و سرانجام از يك جمهوری به جمهوری دیگر. بدین ترتیب، کشور فرانسه که الگوی دمکراسی برای بسیاری از کشورهای جهان محسوب مي‌شود، در دو قرن گذشته، به‌طور ميانگين هر پانزده سال قانون اساسی خود را تغییر داده است. در واقع، رژیم حکومتی این کشور استحکام و ثبات خود را بعد از جنگ جهانی دوم کسب کرد.

منظور از ثبات يك حکومت اين نیست که تغییری در آن حاصل نشده باشد، بلکه بدين مفهوم است که تغییر رژیم، به‌ندرت با خونریزی یا جنگ همراه بوده است، و مردم و حکومتگران دريافته‌اند که «حکومت قانون» که اصطلاحأ به آن Rule of law یا Etat de droit گفته می‌شود، راهی است منطقي‌تر كه منافع هر دو گروه را بهتر و در مدت زماني طولاني‌تر حفظ مي‌كند. بدین ترتیب، در شصت سال اخیر، قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه جایگزین جمهوری چهارم شد، دولت‌ها بيش از ده‌ها بار تغيير كردند و جناحی جای خود را به جناح دیگر داد، بدون اینکه قطره خونی ریخته شود.

حکومت و ملت فرانسه پس از 161 سال درگيري به درجه‌اي از پختگی رسيد که مفهوم واقعی حکومت قانون را دريافت. آیا این به دور از ذهن است که فکر کنیم 104 سال بعد از انقلاب مشروطیت و مواجه شدن با چالش‌هاي بي‌شمار، ملت ایران به چنین پختگی‌اي دست يافته باشد؟ پاسخ چنین سؤالی نيازمند تحقیقات عمیق جامعه شناسی است که در تخصص من نيست.

در اينجا فقط می‌توانم به ابراز عقيده‌ي خود به عنوان یک حقوقدان اكتفا كنم: از آغاز بشریت تاکنون، انسان‌ها روش بهتری برای زندگی در اجتماع به‌جز از طریق رعایت حقوق یکدیگر نیافته‌اند. رعایت حقوق همان چیزی است که در سطح کشور به آن «حکومت قانون» گفته می‌شود. تنها چنین حکومتی است که می‌تواند ثبات و استحکام هر رژیمی را براي مدت طولاني تضمين كند. زمان آن فرا رسیده است که بفهمیم حکومت و ملت ایران از این اصل مستثنا نیست و تا زماني‌كه حکومت قانون را نپذيرد، یعنی انقلاب ذهن و روح را در خود ایجاد نکند، به رژیم حکومتی با ثباتي که بتواند جامعه را به جلو ببرد، نه به عقب، دست نخواهد یافت

The opinions expressed in this blog are personal and do not reflect the views of either Global Brief or the Glendon School of Public and International Affairs.

نطریه های بیان شده در این وبلاگ شخصی است و بهیچوجه عثاید

یا Global Brief

را Glendon School of Public and International Affairs

منعکس نمیکند

Categories:

Leave a Comment

Next Up