شطرنج هسته ای : نقش برزیل و ترکیه
در روز هفدهم ماه مه گذشته، دولت جمهوری اسلامی ایران با دولتهای برزیل و ترکیه قراردادی امضا نمود که بنا به مفاد آن خود را موظف کرد اورانیوم دارای غلظت اندک خود را با سوخت برای رأکتور تحقیقاتی تهران مبادله کند. این مبادله در خاک ترکیه انجام خواهد شد. مقدار اورانیوم 5/3 درصدی مشمول مبادله ایران،1200 کیلوگرم خواهد بود. تهران در مقابل 120 کیلو گرم سوخت هسته ای دارای غنای حدود 20 درصد را دریافت خواهد کرد که منحصر به رأکتور فوق الذکر می باشد
از نقطه نظر حقوق بین الملل، چنین عقدنامه ای هر چند به تصویب پارلمان کشورهای طرف قرارداد نرسیده و جنبه قانون به خود نگرفته است، ولی برای دولی که آن را امضا کرده اند ایجاد تعهد بین المللی می کند. علی الخصوص که در پی مذاکرات طولانی بین محمود احمدی نژاد، لوئیس ایناسیو لولا دا سیلوا رئیس جمهور برزیل و رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه، سند این قرارداد توسط وزیران امور خارجه سه کشور امضا شده است. البته باید در نظر داشت که در حاشیه امضای این قرارداد، آقای رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اعلام نمود که بقیه مایحتاج اورانیوم غنی در خاک کشور تهیه خواهد شد
از این حیث که قرارداد در ظاهر دست دولت جمهوری اسلامی ایران را تا حدی می بندد و بلند پروازی هسته ای را کمی محدود میکند، در بیشتر محافل سیاسی به عنوان گامی مثبت تلقی شده است. با این وصف، در عکسهای خبری که طی سفر رئیس جمهور برزیل به ایران گرفته شده است، مشاهده میکنیم که سران جمهوری اسلامی ایران از امضای این قرارداد بسیار خرسند هستند. حتی در عکسی که آقای مرتضی نیکوبذل برای شبکه خبری رویترز ارسال داشته است، محمود احمدی نژاد انگشتان خود را به علامت پیروزی گرفته است و آقای لولا با صورت گرفته در کنار وی ایستاده است
:برای مشاهده این عکس به سایت لوموند به این آدرس مراجعه کنید
http://www.lemonde.fr/proche-orient/article/2010/05/24/nucleaire-l-iran-formalise-l-accord-obtenu-avec-le-bresil-et-la-turquie_1362138_3218.html
دلیل چنین خرسندی چه میتواند باشد ؟
بی شک اولین و شاید مهمترین دلیل آن، کلیدی بودن مسأله غنی سازی اورانیوم در مناسبات ایران با جامعه بین المللی است. دولت مطمئن است که از این طریق و با پرداخت قیمت ناچیزی میتواند کوره راهی به سوی جامعه بین المللی برای خود باز کند. در اینجا باید بدین مطلب نیز اشاره کرد که، از دید دولت فعلی، موفقیت این قرارداد که مهمترین مذاکرات محمود احمدی نژاد بعد از انتخابات ریاست جمهوری است، تلویحا برسمیت شناختن شخص او را نیز در یر دارد زیرا وقتی دو دولت با هم قراردادی منعقد می کنند، لازمه آن صلاحیت داشتن امضاء كنندگان است.
از دیدگاه دیگر، چنین خرسندی کاذب به نظر میرسد. اولا، چنانکه دیدیم این قرارداد از طرف دول غرب و خصوصاً ایالات متحده آمریکا و دول اروپا نه تنها با سردی مواجه شد، بلکه باعث شد که برای اولین بار، دو دولت روسیه و چین نیز که تا کنون، برای حفظ مصالح اقتصادی خود، به سختی به تحریمات بر ضد ایران تن در میدادند، با دول غرب همگام شوند. شاهد این گفته، نتایج مذاکرات دیروز خانم مرکل، صدراعظم آلمان، با آقای مدودف، رئیس جمهور روسیه، است که در پی آن نظر مساعد خود و چین را نسبت به تحریمات جدید علیه ایران اعلام کردند
مهمتر از این، با امضای این قرارداد، دولت جمهوری اسلامی برای اولین بار پس از سال 2005 به سر میز مذاکره روآورد. بازگشت به عقب در چنین شرایطی دشوار به نظر میرسد
The opinions expressed in this blog are personal and do not reflect the views of either Global Brief or the Glendon School of Public and International Affairs.
نطریه های بیان شده در این وبلاگ شخصی است و بهیچوجه عثاید
یا Global Brief
را Glendon School of Public and International Affairs
منعکس نمیکند