پا برجا کردن پالیسی آموزش یک کشور قرن سیزدهم
اظهارات لیام فاکس وزیر دفاع بریتانیه مبنی بر پابرجا کردن پالیسی تعلیم و تربیه یک کشور ورشکسته قرن سیزدهم با انتقادات شدید روبرو شده است. در آستانه یک سفر به افغانستان طی هفته جاری آقای فاکس به روزنامه تایمز لندن گفت: ” مرکز توجه ما امنیت ملی است. ما پولیس جهانی نیستیم. ما به خاطر پالیسی تعلیم و تربیه یک کشور ورشکسته قرن سیزدهم در افغانستان نیستیم. ما در افغانستان استیم تا انگلیس ها و منافع جهانی ما تهدید نشود. ”
در واکنش به اظهارات آقای فاکس، یک منبع ارشد افغانی به روزنامه تایمز گفت: ” بر اساس این نظر، ما معتقد استیم که بریتانیا یک کشور استعمارگر و نژاد پرست است. دکتور فاکس واقعاً به آنچه میگوید باور دارد و او درین باور خود تنها نیست. لندن و کابل باید به آینده بیاندیشند ورنه وضیعت دشوار تر خواهد شد. ”
مطبوعات محلی نیز از اظهارات آقای فاکس انتقاد کرده اند. در یک سر مقاله چاپ امروز، روزنامه “چراغ” ملاحظات آقای فاکس را به شدت تکان دهنده خوانده نوشته است: “اگر قرار باشد انگلیس بر اساس اینگونه اندیشه ها در افغانستان عمل کند، فاجعه بیشتر و عمیقتر از گذشته خواهد بود. زیرا چگونه شما در کشوری حظور خواهید داشت که منافع آن کشور با منافع جهان و انگلیس هیچ ارتباطی نداشته باشد. ”
افغانستان و کشور های غربی منافع مشترک مانند مبارزه با تروریزم دارند اما آنچه منتقدین اظهارات آقای فاکس درست درک نکرده اند، مخالفت محافظه کاران غربی با ” ملت سازی ” است. محافظه کاران غربی و محافظه کاران جدید امریکایی در مقابل اصطلاح و مفهوم ” ملت سازی ” حساسیت دارند. این ها استدلال میکنند که ملت سازی وظیفه و مسؤولیت خارجی ها نیست. دو سال بعد از سقوط طالبان، دونالد رمزفلد، وزیر دفاع ایالات متحده گفت: ” هدف ما در افغانستان آنجه برخی ها ” ملت سازی ” خوانده اند، نیست. هدف کمک با مردم افغانستان است تا ملت خود را بسازند. ”
آقای رمزفلد مخالف سرسخت گسترش نیروی حافظ صلح آیساف در افغانستان بود و به امید پیروزی سریع در عراق جلو برنامه ریزی برای بازسازی بعد از جنگ را گرفت. پیامد غفلت و بی اعتنایی در مورد افغانستان و عدم آمادگی در عراق را ما همه مشاهد بوده ایم.
آنچه را لیام فاکس و دونالد رمزفلد به درستی درک نکرده اند، پیوست بین دولت سازی، فقر، تروریزم و ناامنی است. طوریکه فرانسیس فوکویاما اظهار نموده، آنچه ضرور است ” ملت سازی ” نه بلکه ” دولت سازی ” است. ملت ها را خارجی ها دوباره ساخته نمیتوانند اما تقویه و بازسازی نهاد های دولتی مانند پولیس، اردو، قوه قضایی، مالیه و تعلیم و تربیه تاثیر عمیق بالای امن و ثبات داشته میتواند. دوکتور اشرف غنی احمدزی نیز در کتاب ” پابرجا کردن دولت های ورشکسته ” به این نکته اشاره کرده است.
رهبران غربی در حال ردیابی یک استراتیژی خروج از افغانستان هستند، اما وضیعت افغانستان به اصطلاح انگلیس ها در مدت یک شب تغیر پذیر نیست. ثبات در افغانستان نیاز به نهادینه سازی دراز مدت دارد و این تلاش شامل اصلاح نظام تعلیمی افغانستان باید باشد
The opinions expressed in this blog are personal and do not reflect the views of either Global Brief or the Glendon School of Public and International Affairs.
نضریه های که درین بلاگ بیان شده شخصی بوده ودیدگاه گلوبل بریف و مکتب امور بین المللی گلندون را منعکس نمی کند